فرهنگی – عمان چنس: “نیروز عمانی و نوروز ایرانی، تفاوت در فرم و شکل، یگانگی در مضمون” عنوان مقاله ای است که میرجواد میرگلویبیات، دانشجوی دوره دکتری مطالعات منطقهای دانشگاه تهران و کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان با هدف بررسی آداب و رسوم عمانی ها در این ایام و مقایسه آن با رسوم مردم ایران در ایام نوروز نگاشته است.
برای آشنایی با نیروز عمانی ها این مقاله را در چهار قسمت بخوانید:
قسمت اول
مقدمه
سلطنت عمان کشوری در جنوب خلیج فارس و دریای عمان است. نظام سیاسی این کشور سلطنتی وراثتی است و شخص سلطان در راس امور قرار دارد و اعضای کابینه و مجلس الدولی را انتخاب می کند. در این کشور مجلس الشوری توسط مردم انتخاب می شود که البته این انتخابات بیشتر رنگ و بوی قبیلهای دارد. البته این قبیله ای بودن باعث شده که هر طایفه، قبیله و مذهبی نماینده خود را در مجلس داشته باشد. عمان به سرزمین همزیستی ادیان و مذاهب شهرت دارد که در آن ادیان، مذاهب، طوایف، نژادها و حتی ملیت های مختلف به صورت مسالمت آمیز در کنار یکدیگر بدون مشکل خاصی در کمال احترام و صلح به همدیگر زندگی می کنند.
به سبب موقعیت جغرافیایی عمان که تقریبا از سه طرف به دریاها کرانمند است و از سویی دیگر به سبب تمدن یکجا نشین عمان در شبه جزیره عرب این منطقه در طول تاریخ محل آمد شد اقوام و نژادهای مختلف به خصوص از شرق آفریقا، هند، پاکستان، ایران و … بوده اند. این اقوام در ادوار مختلف تاریخ به دلایل مختلف مانند تجارت،نظامی گری و … وارد عمان شده اند و البته امروزه شهروندان این کشور به شمار می روند. عمان از دیرباز با ایران ارتباط تجاری، فرهنگی و سیاسی داشته است و شاهان ایران به دلایل مختلفی به عمان توجه داشته اند. همین مساله سبب شده که اقوام ساکن در جنوب ایران از جمله اهالی فارس، هرمزگان و سیستان و بلوچستان به عمان مهاجرت کنند و ساکن این کشور شوند.
به دلیل وضعیت اجتماعی متساهلانه که سلطان قابوس آن را ایجاد کرد و همچنین به سبب روحیه منعطف و نرمخوی عمانی ها که ریشه در مذهب اباضیه دارد، مردم و نظام سیاسی این کشور با روی باز این مهاجرین را که البته ده ها سال و حتی صدها سال از مهاجرت آنها به عمان زمان گذشته است پذیرفته اند و همه این مهاجرین توانسته اند در نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی این کشور صاحب جایگاه شوند و آزادانه اعتقادات مذهبی و علایق فرهنگی خود را بروز دهند. آشنایی با هر کدام از این گروه های مختلف در عمان که بعضا جمعیت قابل توجهی هم دارند می تواند در راستای دیپلماسی عمومی کشور مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از این ظرفیت ها برای پیشبرد دیپلماسی عمومی فراخور موضوع این مجله “نوروز” است که بر اساس اطلاعات نویسنده در دو نقطه عمان جشن گرفته می شود که در ادامه به آن می پردازیم.
نوروز در عمان
“نیروز” معرب کلمه “نوروز” است. بر حسب اطلاعات نویسنده که چندسالی است بر روی کشور عمان تمرکز دارد نیروز در دو نقطه کشور عمان جشن گرفته می شود. یکی در سواحل جنوبی خلیج فارس در تنگه هرمز در شمال استان مسندم عمان و دیگری در شمال عمان و 50 کیلومتر امتداد ساحلی شرق مسقط در ولایت قریات و در قریه دَغمَر الحاجر.
در روزی که اعتدال بهاری در نیمکره شمالی زمین اتفاق می افتد مردم این روستا پس از اقامه نماز عشاء، شب هنگام با رقص، طبل و آواز از سوی روستا به سمت ساحل حرکت می کنند و سپس به سمت مزارع برمی گردند. در مورد تاریخ دقیق شروع این آیین در گذشته اظهار نظر قطعی وجود ندارد ولی عدهای از محقیقن عمانی آن را به جا مانده از حضور ساسانیان در نواحی شمالی عمان می دانند. در واقع آنها معتقدند که جشن باستانی نوروز از طریق ساسانیان وارد این منطقه شده است و مردم این نواحی آن را عمانیزه کرده اند. عده ای دیگر نیز تاریخ شروع این آیین را همزمان با حضور لشکریان ایرانی در قرنهای شانزدهم و هفدهم می دانند که با تغییراتی به شکل امروزی آن در آمده است.
نوروز عمانی ارتباط مستقیمی با آب و هوای دریای عرب و اقیانوس هند، ماهیگیری و قایقرانی و فصل زراعت نواحی شمالی عمان دارد. روستاییان این خطه از عمان در جشن نوروز با حرکت از بر (خشکی) به سوی بحر (دریا) و بالعکس به نوعی حرکت از زمستان به سوی بهار را تداعی می کنند. فلسفه دیگری که برای این حرکت وجود دارد شکرگزاری بابت رزق و روزی است که از دو منبع تامین معاش یعنی دریا و خشکی بهدست می آورند. آنها در واقع جشن رویش طبیعت را با دریا پیوند می زنند، دریایی که از اعتدال بهاری به بعد به سبب طوفان های فریبنده موسمی خروشان است و دیگر مناسب صیادی نیست. لازم به ذکر است که در حرکتشان به سوی دریا شکرگزاری دیگری علاوه بر حمد خدا بخاطر روزی که از دریا نصیبشان شده وجود دارد، و آن سلامتی صیادان ،تاجران و ملوانانی است که از اقیانوس هند و دریای عرب به سلامت به خانه های خود بازگشته اند. همانطور که نوروز برای ما ایرانیان آغاز یک سال جدید به همراه رویش طبیعت و بهار است برای ملوانان و ناخدایان ولایت قریات عمان نیز پایان سال دریانوردی و آغاز رویش طبیعت و آرامش خشکی و امن و امان و شروع سال جدید کاری در خشکی به شمار میرود.
قسمت دوم
زنان، مردان و کودکان این روستا در شب تحویل سال شمسی یا همان اعتدال بهاری بعد از نماز عشاء در میدان شهر دور هم جمع می شوند و لباس های نو و زیبای سنتی خود را می پوشند. مردان آواز می خوانند و تعدادی از آنها طبل می زنند و عده ای دیگر با عصایی به نام “الهوامه” می رقصند و عده ای هم همزمان هم میرقصند و هم آواز میخوانند. زنان نیز در حالی که می رقصند شاخه تازه گلداده درخت “الشریش” که در نواحی جنوبی ایران به چریش معروف است را در دستان می گیرند و آن را تکان می دهند. این درخت یکی از درختان پرفایده در نواحی گرمسیر است که در ایران به درخت چهل نیز معروف است چون به باور مردمان بومی می تواند چهل بیماری را درمان کند. گل های این درخت در فصل بهار بسیار خوشبو است و فضا را معطر می کنند. زنان روستای دغمر و الحاجر شاخه های بریده شدن این درخت را هم به نشانه خیر و برکت و هم به خاطر بوی مطبوعی که از آن پخش می شود تکان می دهند. در واقع این شاخه ها در دستان زنان نماد باروری و مواهبی است که طبیعت در اختیار آنان قرار می دهد. زنان جامه های رنگی سنتی می پوشند و به تا حدی که عرف و حیا آنها اجازه می دهند بدن خود را به صورت موزون تکان می دهند و آواز مردان را با نوای زنانه تلطیف می کنند. در هنگامی که طبل زنان به نوای خود شور می دهند زنان نیز هلهله می کنند. شاه بیتی که هم زنان و هم مردان آن را تکرار می کنند این است: «سیح، سیح، نیرزونا، سیح سیح». سیح در اینجا به نوعی غریو شادی است مانند “یاهو” که غریو شادی کوهپایه نشینان آلپ است و یا مثل “قیو” که در زادگاه نگارنده این پژوهش غریو شادی و دلخوشی است که در عروسی ها در هنگام رقص محلی سر داده می شود. در واقع اهالی این خطه عمان فریاد می کشند و می گویند نوروز ما آمده است. در این آوازها نام برخی از آبزیانی که در این منطقه صید می شوند نیز به نشان از شکرگزاری از خداوند متعال که روزی آنها را می دهد تکرار می شوند.
یکی از اشعاری که به صورت دست جمعی خوانده می شود ابیات زیر است:
«یاحمامه یاسفر جله
ویش جابش من ذا الجبل
جابونی المشـارفه
وحملونی علـى البوش»
به معنای:
«ای کبوتر، ای بِه (میوه بِه)
چگونه تو را از آن کوه به اینجا آورده اند؟
مرا قبیله المشارفه
سوار بر شتر به اینجا آورده اند»
المشارفه یکی از قبایل بدوی ساکن در عمان هستند و “البوش” در زبان محلی این منطقه به معنای شتر است. یکی از نمادسازی های جالب این جشن که توجه ناظران را به خود جلب می کند، عروسک حیوان نمایی به نام “الدمبوشه” است. الدمبوشه عروسکی عظیم الجثه به شکل یک چهارپا است که نه شبیه گاو است و نه شبیه شتر ولی هر دوی آنها را در ذهن تداعی می کند. این موجود خیالی به نوعی بیانگر نوعی خیال است که انسان عمانی همواره از جهان اطراف خود داشته و خواسته که این خیال را در اینجا نشان دهد. به نظر می رسد نام الدمبوشه یک اسم ابداعی است که از اسم محلی البوش که به معنای شتر است مشتق شده به نوعی که برای اهالی منطقه شتر را نیز در ذهن بیاورد. این عروسک ها در گذشته با پشم و پوست گاو و شتر ساخته می شد ولی امروزه از پارچه های شبیه پشم استفاده می شود، چیزی شبیه شیرهای مراسم تعزیه خوانی در ایران. دو مرد بالغ این لباس را به تن می کنند، فردی که در نقش دو پای جلویی الدمبوشه است به صورت نیمه خمیده حرکت می کند و نقابی شبیه گاو را به صورت می زند و قسمت جلوی لباس حیوان نما را بر تن می کند و شخصی که در پشت او می آید کاملا خم می شود که گرده این عروسک در واقع پشت این فردی است که کاملا خم شده و دم این عروسک به باسن او متصل می شود، او پشت سر فرد دیگر که از طریق نقاب دید دارد حرکت می کند. الدمبوشه با ضربآهنگ طبال ها خود را می رقصاند و از آنجایی که هیبت عظیمی دارد و در نگاه اول واقعا به شکل یک حیوان است برای کودکان و ناظران کمی ترسناک به نظر می رسد. الدمبوشه هر از چندگاهی میان جمعیت می رود و به نوعی رعب بهجت انگیز ایجاد می کند که موجب شادی و خنده حاضران می شود. عروسک های حیوان نما در نواحی مختلف ایران نیز در شب عید وجود داشته اند، برای مثال در زادگاه نویسنده، این عروسک به شکل یک روباه کاریکاتور گونه بوده که در شب عید در معابر به همراه عدهای نوجوان شعر می خواند و عیدی می گرفت که امروزه دیگر اثری از آن سنت زیبا نیست.
آنچه گفته شد از رقص و آواز و نمادها، در طول مسیر از شهر به سمت ساحل اجرا می شود و هنگامی که آنها به دریای عزیزشان می رسند جشن صفای دیگری پیدا می کند، مردان وارد آب می شوند و درون آب دریا می رقصند و آواز می خوانند و زنان در بیرون آب آنها را همراهی می کنند. این رقص در آب به نوعی خوشحالی از بازگشت مردان بحری منطقه از دریا و شکرگزاری از خداوند بابت آن است.
قسمت سوم
دریا در این شب وجه نمادین پیدا می کند و هنگامی که به آن می رسند شاخه های درخت چریش را داخل آن می اندازند، الدمبوشه آن حیوان نمادین که ذکرش رفت وارد آب می شود و در آن می رقصد، مردان نیز به عنوان نیروی کار وارد دریا می شوند. گویی اینکه می خواهند پیوند روزی خود از دریا تا خشکی را به نمایش بگذارند و از آن از کلیه نمادها مانند گیاهان، حیوانات و انسان ها استفاده می کنند. هنگامی که به دریا می رسند شور می گیرند و اشعار جدیدی می خوانند و اعمال سنتی خود را انجام می دهند و سپس به سوی خانه ها و مزارع خود که در فصل جدید محل رزق و روزی است باز می گردند.
در این جشن قربانی هم می شود و عدهای از زنان برای حاضران در جشن از برنج می پزند در شب نوروز میل می کنند. زنان چند روز مانده به نوروز نوعی غلات را در کاسه کوچکی که با شن دریا پر شده است کشت می کنند که چیزی شبیه سبزه ایرانیان بر سر سفره هفت سین است، آنها به این سبزه ها “ثمر النیروز” می گویند. این سبزه ها در شب جشن نوروز توسط دخترها حمل و به درون دریا انداخته می شوند شبیه کاری که در سیزده بدر انجام می شود. نوروز در گذشته 14 روز در این منطقه ادامه داشته که به نوعی شبیه همان 13 روز نوروز ایرانیان است.
همانطور که گفته شد نوروز در نواحی شمالی عمان در جنوب تنگه هرمز نیز جشن گرفته می شود هرچند که امروزه این سنت ایرانی در این منطقه کمرنگ شده است. آنها تقریبا نوروز را مانند نواحی جنوبی ایران در هرمزگان جشن می گیرند و سفره هفت سین نیز دارند. به طور کلی می توان گفت بین نوروز در این منطقه و نواحی جنوبی ایران تشابهات زیادی وجود دارد.
مقایسه تطبیقی نیروز عمانی با نوروز ایرانی
نیروز عمانی دقیقا در اعتدال بهاری در نیمکره شمالی جشن گرفته می شود که به لحاظ زمانی مصادف با نوروز ایرانی است. عمانی ها در منطقه قریات در شب تحویل اعتدال بهاری جش می گیرند و در آن از نمادهایی استفاده می کنند که بعضا در تمدن ایرانی هم استفاده می شود. لحظه اعتدال بهاری نماد رویش و جدید شدن است که عمانی ها دقیقا به خاطر همین رویش و نوزایی است که برای تامین معاش خود از دریا به خشکی روی می آورند. استفاده از نمادهای حیوانی یکی دیگر از تشابهات میان نیروز عمانی و نیروز ایرانی است. کشت غلات در کاسه ها یا همان سبزه که نماد رویش و امید به زندگی است در هر دو فرهنگ معنای مشترک دارد. رها کردن سبزه ها در آب دریا شبیه رها کردن سبزه های سفره هفت سین در دامن طبیعت در فرهنگ ایرانیست. پخت غذای شب عید نیز در هر دو فرهنگ دیده می شود. توجه آنها به آبزیان در آوازهای خود با غذای سبزی پلو و ماهی ایرانی ها در شب عید می تواند قرابت معنایی داشته باشد. اجتماع مردم روستا در کنار یکدیگر از آیین هایی است که در برخی از مناطق ایران نیز دیده می شود. ایام گرامیداشت نیرروز و نوروز تقریبا هم اندازه است که حتما در این چهارده روز رمز و رازی نهفته است. جامه نو پوشیدن نیز از رسوم مشترک قابل توجه است. این نمادها و نشانه های مشترک نشان از این دارد که احتمالا نیروز در عمان در اثر رفت و آمدهای میان ایرانیان و عمانیان راه به فرهنگ این ناحیه پیدا کرده و تا به امروز دوام آورده است. گفته می شود که این سنت در نواحی دیگر ساحل شمالی عمان که به سواحل باطنه معروف است رواج داشته است.
نیروز عمانی ظرفیت استفاده نشده برای دیپلماسی عمومی
متاسفانه کشور عمان که سابقه تمدنی طولانی داشته و همواره در طول تاریخ با ایران مراودات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی زیادی داشته است در جامعه علمی، دانشگاهی ایران آنطور که باید و شاید شناخته شده نیست. در این میان نیروز عمانی یکی از ظرفیت های ناشناخته ای است که می توان از آن در ظرفیت دیپلماسی نوروز بهره برد. کشور عمان مهد اقوام، طوایف، نژادها و ملیت های مختلف است که در این میان ایرانیان جایگاه ویژه ای دارند. همانطور که گفته شد ایرانیان در ادوار مختلف تاریخی وارد عمان شده اند و امروزه شهروند عمان به حساب می آیند. در این بین طوایفی مانند الفارسی ها، العجمی ها و … در کنار بخش بزرگی از البلوشی ها یا همان البلوچی تعلق خاطر خاصی به ایران دارند. نسل های قبلی این طوایف با زبان فارسی آشنا هستند و هنوز بستگان آنها در ایران زندگی می کنند و با آنها ارتباط دارند. نگارنده در یکی از سفرهای خود در توریستی ترین منطقه عمان یعنی ساحل مطرح با یک شهروند عمانی رو به رو شد که علیرغم اینکه پوشش کاملا عمانی داشت ولی کاملا به فارسی مسلط بود و شاهنامه خوانی می کرد و چون در آستانه سال جدید بود حتی نوروز را با چند بیت فارسی به تبریک گفت.
اگرچه امروز نوروز در بین کسر کوچکی از مردم عمان جشن گرفته می شود، ولی بدون شک با کارهای فرهنگی می توان ایران جشن بزرگ تمدنی را در میان افرادی که ریشه ایرانی دارند زنده و برای آن جایگاه ویژه ای در عمان ایجاد کرد. در واقع با چنین اقدامی می توان حافظه تاریخی منطقه ای به نوروز را زنده کرد و از آن بهره برد.
قسمت چهارم
با توجه به اینکه نوروز هنوز در میان بخشی از مردم عمان جشن گرفته می شود فرصت خوبی است که با بهره گیری مفاهیمی مانند احترام به محیط زیست، تاکید بر کار و تلاش برای امرار معاش کرامت مند، فرهنگ نوزایی و امید به زندگی و سایر مفاهیم متعالی این جشن را در عمان برجسته و آن را توسط شهروندان خود عمانی به سایر مردم عمان عرضه کنیم.
عمانی ها ایران را کشوری قدرتمند و عزتمند می دانند که با توجه به افزایش مبادلات تجاری میان دو کشور نیاز به یک دیپلماسی فراگیر عمومی داریم که به طرق مختلف بتوانیم هویت ایرانی-اسلامی را به آن ها عرضه کنیم و از این ارتباط رو به تزاید اقتصادی و سیاسی مراقبت کنیم. نوروز بدون شک یکی از این ظرفیت هاست که با برجسته کردن آن در میان مردم عمان و ایران می توانیم طی یک دیپلماسی حتی غیر رسمی به بهبود رابطه میان دو کشور کمک کنیم. علاقه مندان عمانی به فرهنگ و سنن ایرانی بدون شک از چنین اقداماتی استقبال می کنند و اگر از آنها حمایت شود قطعا پژوهش های جامعی در مورد نورز در عمان انجام خواهند داد که این به نوبه خود قدم اول برای ترویج این جشن در میان شهروندان عمانی است که ریشه ایرانی دارند. ساخت مستند از جشن نیروز و پخش آن در رسانه های ایران و عمان یک اقدام ضروری برای زنده نگه داشتن نوروز در عمان است. کارهای فرهنگی در ایام نوروز و حضور هنرمندان، ادیبان، نویسندگان، مسئولان و … در میان مردمی که نوروز را جشن می گیرند می تواند اقدام دیگری باشد. به طور کلی در نواحی مختلف عمان یادگارهای فرهنگی زیادی از تمدن ایرانی داریم که می توانیم بر روی آنها تمرکز کنیم و بهره آن را در دیپلماسی عمومی ببریم.
انتهای پیام/